حبیبالله قاسمی؛ مجتبی رستمی حصوری؛ محمود صادقیان؛ فاطمه کدخدای عرب
چکیده
فرورانش صفحه اقیانوسی نوتتیس به زیر لبه جنوبی ایران مرکزی سبب ایجاد حوضههای کششی پشت کمانی در طول مزوزوییک و سنوزوییک در پشت کمان ماگمایی ارومیه- دختر شده است. پژوهشگران مختلف به تشکیل حوضههای اقیانوسی پشت کمانی نایین، سبزوار و سیستان در ایران مرکزی در زمان مزوزوییک اشاره کردهاند. ولی درباره ایجاد چنین حوضههایی در زمان ...
بیشتر
فرورانش صفحه اقیانوسی نوتتیس به زیر لبه جنوبی ایران مرکزی سبب ایجاد حوضههای کششی پشت کمانی در طول مزوزوییک و سنوزوییک در پشت کمان ماگمایی ارومیه- دختر شده است. پژوهشگران مختلف به تشکیل حوضههای اقیانوسی پشت کمانی نایین، سبزوار و سیستان در ایران مرکزی در زمان مزوزوییک اشاره کردهاند. ولی درباره ایجاد چنین حوضههایی در زمان سنوزوییک، مطالعات کم هستند. حوضه کششی فروافتاده پشت کمانی الیگومیوسن ایران مرکزی، دربردارنده توالیهای رسوبی محیطهای کششی درون قارهای به همراه سنگهای ماگمایی با ترکیب بازیک قلیایی است. این سنگهای ماگمایی، به هردو صورت نفوذی (گابرویی) و خروجی (بازالتی) در میان مارنهای سرخ ژیپسدار الیگومیوسن (سازندهای سرخ) برونزد دارند. در این پژوهش، روانههای بازالتی موجود در توالی رسوبی تخریبی- تبخیری الیگومیوسن بخشهای گستردهای از حوضه رسوبی لبه شمالی ایران مرکزی، از شاهرود تا سبزوار به طول حدود 300 کیلومتر مورد مطالعه قرار گرفته است. این روانهها بهصورت میانچینهای با واحدهای رسوبی الیگومیوسن دیده میشوند و در منطقه کلاتهسادات در جنوب باختر سبزوار، دست کم 5 روانه بازالتی را بهصورت متناوب در میان مارنهای سرخ میتوان دید. این سنگهای بازالتی (با ترکیب الیوینبازالت تا بازالت)، دارای بافتهای پورفیری، گلومروپورفیری و جریانی هستند و از درشتبلورهای الیوین،کلینوپیروکسن و پلاژیوکلاز، در زمینهای شیشهای تا میکرولیتی تشکیل شدهاند. بر پایه دادههای ژئوشیمیایی، ماگمای سازنده این سنگها دارای ماهیت قلیایی سدیک، سرشار از عناصر سنگدوست بزرگ یون (LILEs) و عناصر خاکی کمیاب سبک (LREEs)، تهی از عناصر خاکی کمیاب سنگین (HREEs) و بدون ناهنجاری منفی از عناصر با شدت میدان بالا (HFSEs) بوده است. این بازالتها، ویژگیهای ژئوشیمیایی ماگماهای بازالتی منشأ گرفته از منابع گوشتهای تعدیل شده گارنت لرزولیتی غنیشده، در زیر مناطق قارهای محیطهای کششی پشتکمانی را نشان میدهند.
سهیلا ساکی؛ حبیبالله قاسمی؛ محمود صادقیان
چکیده
توده گرانیتوییدی بویین- میاندشت با گستردگی تقریبی 40 کیلومتر مربع در شمال جاده بویین میاندشت- الیگودرز، به درون سنگهای متاپلیتی درجه پایین تا متوسط (با سن دگرگونی ژوراسیم میانی و سن سنگهای مادر اواخر تریاس-اوایل ژوراسیک) پهنه سنندج - سیرجان نفوذ کرده است.این توده نفوذی دارای ترکیب آلکالیفلدسپارگرانیت تا لوکوگرانیت است. برای ...
بیشتر
توده گرانیتوییدی بویین- میاندشت با گستردگی تقریبی 40 کیلومتر مربع در شمال جاده بویین میاندشت- الیگودرز، به درون سنگهای متاپلیتی درجه پایین تا متوسط (با سن دگرگونی ژوراسیم میانی و سن سنگهای مادر اواخر تریاس-اوایل ژوراسیک) پهنه سنندج - سیرجان نفوذ کرده است.این توده نفوذی دارای ترکیب آلکالیفلدسپارگرانیت تا لوکوگرانیت است. برای اولین بار مطالعه ناهمسانگردی پذیرفتاری مغناطیسی این توده، در 65 ایستگاه و با استفاده از 225 مغزه جهتدار بررسی شد. بر پایه مقادیر پذیرفتاری مغناطیسی اندازهگیری شده، مقدار Km بر حسب SIµ برای آلکالیفلدسپارگرانیتها، گرانیتهای ریزدانه، گرانیتهای درشتدانه، و لوکوگرانیتها به ترتیب برابر است با 158، 120، 166 و 34. مقدار Km برای ترکیب چیره این توده کمتر از SIµ 500 است که این توده را در گروه گرانیتوییدهای پارامغناطیس قرار میدهد. بیوتیت مهمترین حامل رفتار مغناطیسی در سنگهای مورد نظر است. دامنه تغییرات ناهمسانگردی مغناطیسی (P) بر حسب درصد در این توده میان 1 تا 15 متغیّر است. آلکالیفلدسپارگرانیتها دارای بیشترین مقادیر P هستند. میان شدت دگرشکلی و ناهمسانگردی پذیرفتاری مغناطیسی تقریباً ارتباط مستقیم و مثبتی وجود دارد. میزان تغییرات متغیر شکل (T) میان 43/0- تا 85/0 است و حدود 75 درصد از نمونهها دارای T مثبت هستند. این امر نشان از آن دارد که بیضویهای مغناطیسی غالباً کلوچهای شکل هستند و شواهد صحرایی نیز این امر را تأیید میکند.
محمود صادقیان؛ سکینه شکاری
چکیده
توده گرانیتوییدی درّهباغ در شمال باختر الیگودرز از دو بخش مافیک و فلسیک تشکیل شده است. این بخشها به ترتیب دارای ترکیب سنگشناسی دیوریت تا کوارتزدیوریت و گرانودیوریت تا لوکوگرانیت هستند. آشکارترین ویژگیهای بخش فلسیک توده نفوذی درهّباغ عبارتند از حضور گسترده آنکلاوهای متاپلیتی آندالوزیتدار، سورمیکاسه، سیلیسی (کوارتزی ...
بیشتر
توده گرانیتوییدی درّهباغ در شمال باختر الیگودرز از دو بخش مافیک و فلسیک تشکیل شده است. این بخشها به ترتیب دارای ترکیب سنگشناسی دیوریت تا کوارتزدیوریت و گرانودیوریت تا لوکوگرانیت هستند. آشکارترین ویژگیهای بخش فلسیک توده نفوذی درهّباغ عبارتند از حضور گسترده آنکلاوهای متاپلیتی آندالوزیتدار، سورمیکاسه، سیلیسی (کوارتزی به ارث رسیده از رگههای کوارتزی با ماهیت دگرگونی)، متاپسامیتی و همچنین زینوکریستهای آندالوزیت در سراسر بخش فلسیک. سنگهای فلسیک دارای ماهیت پرآلومین و کالکوآلکالن هستند و در گروه گرانیتوییدهای نوع S (پالینژنتیک) و کمان حاشیه قاره (CAG) قرار میگیرند. سنگهای مافیک دارای ماهیت متاآلومین و کالکآلکالن هستند و در گروه گرانیتوییدهای نوع I و کمان حاشیه قاره (CAG) جای میگیرند. بر پایه مشاهدات صحرایی، شواهد سنگنگاری، ویژگیهای ژئوشیمیایی و تفسیر رویدادهای صورت گرفته، در اثر نفوذ ماگماهای بازیک- حدواسط در مجموعه متاپلیتی- متاگریوکی تریاس پایانی- ژوراسیک آغازین، دما بالا رفته و دگرگونی مجاورتی بزرگ مقیاسی که تا حد تشکیل سیلیمانیتهورنفلس پیش رفته، صورت گرفته است. گذر دما از نقطه ذوب متاپلیتها- متاگریوکها، مذابهایی با ترکیب مناسب برای ساخت تودههای گرانیتوییدی نوع S فراهم کرده است. ماگمای تولید شده به ترازهای بالاتر پوسته رفته و در آن جای گرفته است. جایگیری آن با دگرگونی مجاورتی کم وسعتی در حد کردیریت- هورنفلس همراه بوده است.